تصاوير منتخب

۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

۰

تفاوت های علم حصولی وحضوری

معرفت شناسی

تفاوت های علم حصولی وحضوری


از مهم ترین شاخصه های شناخت علم حصولی از علم حضوری این است که در علم حضوری،افزون بر اتحاد یا وحدت علم و عالم،علم با معلوم عینیت داشته،یکی هستند؛اما در علم حصولی،مفهوم یا صورتی که  بدون واسطه معلوم نفس است،از معلوم بالعرض یعنی اشیای خارجی،حکایت می کند.بدین روی می توان گفت در علم حصولی معلوم بالذات صورت ذهنی،ومعلوم بالعرض موجودی در خارج از ذهن است در نتیجه،تغایر آن ها قیاسی است.علم حصولی در مقایسه صورت ذهنی با محکی اش حصولی تلقی می شود؛درحالی که به لحاظ ذات خود که صورتی علمی و ذهنی است؛ ودر واقع معلوم بالذات هم اوست،حضوری است . 

اینک به مهم ترین تفاوت های علم حصولی و حضوری می پردازیم:

1- درک با واسطه و بلاواسطه: درعلم حصولی شخص به وسیله صورت یا مفهوم ذهنی از شئ یا شخص درک شونده آگاه می شود ولی در علم حضوری چنین واسطه ای وجود ندارد.

2- خطا ناپذیری علم حضوری: خطا که عبارت است از عدم  مطابقت ادراک با ادراک شونده در جایی امکان تحقّق دارد که ادراک با واسطه انجام گیرد،امّا در علوم حضوری که ذات معلوم،مورد شهودعالم قرار می گیرد جای چنین احتمالی نیست. 

3- تفاوت در کیفیت: علم حضوری با دارایی قرین است. تفاوت دانش حصولی و حضوری نظیر تفاوت کیفیت علم پزشک و بیمار به درد است.علم بیمار به درد،حضوری وعلم پزشک به آن حصولی است. پزشک برای آن که به درد، علم حضوری پیدا کند ، ناگزیر باید در واقعیت و وجود خود تغییری ایجاد نماید. 

4- امکان دستیابی به حقیقت وجود: باعلم حضوری می توان به حقیقت وجود دسترسی پیدا کرد.

5- شخصی و انتقال ناپذیر بودن علم حضوری: مکاشفات که از جنس علوم حضوری هستند قابل انتقال به غیر نیست،تنها می شود گزارشی از آن را ارائه داد.گرچه هرکس می تواند مکاشفه خود را داشته باشد، واز این حیث علم حضوری عمومیت دارد،اما یک مکاشفه خاص و علم حضوری خاص را نمی توان به غیر منتقل کرد.

6- عدم اتصاف علم حضوری به احکام ذهنی:  از آن جایی که  درعلم حضوری وساطت مفاهیم و صورذهنی وجود ندارد 

از این رو،اوصافی همچون حکایت،شک،یقین،تصور،

تصدیق،تعقل،استدلال،تعریف،تفهیم و تفهم که علم حصولی به آن ها متصف می شود؛در مورد علم حضوری به کار نمی روند. 

علم حضوری با دارایی قرین است ، حال آن که علم حصولی دانشی بی بهره از دارایی است. 

کسی که از طریق علم حصولی به رحمت گسترده و بی کران الهی آگاه است، وصف بخشش را می شناسد وکسی که با دانش شهودی و حضوری به رحمت خداوند آگاه است،آن رحمت را واجد است وبه همین دلیل در فلاح و رستگاری مستغرق می باشد. 

منابع: 


حسین زاده،معرفت بشری؛زیر ساخت ها، ص 47و48.

  - مصباح یزدی،محمّد تقی،آموزش فلسفه،نشر سازمان تبلیغات اسلامی،چاپ سوم ،زمستان1368،ج1،ص159.

  - پارسانیا، حمید، سنّت  ایدئولوژی علم ، ناشر بوستان کتاب، چاپ دوم 1386.ص28.

حسین زاده،محمّد،معرفت بشری؛زیرساخت ه ص31-33.
 - حسین زاده،معرفت بشری،ص33و34.
 - پارسانیا،ص28.


نویسنده: سلطان علی نایبی


۱

جایگاه عقل در منابع اسلامی

جایگاه عقل در منابع اسلامی

  


در قرآن کریم عنایت ویژه ای به فراگیری علمّ و تفقّه و تدبّر شده است

:«مشتقات «علم»779 بار،«عقل» 4بار،«فقه»20بار،«فکر»18بار،

«ذکر»274بار،«تدبّر»4بار،و«لبّ»16بار آمده است».

«عقل»نعمتی است که خداوند به انسانها (به استثنای دیوانگان و...)ارزانی داشته،و«تعقّل»نکردن در این دنیا انسان را در آخرت سرافکنده خواهد کرد چنانکه عدّه ای از جهنّمیان «عدم تعقّل» را سبب ورودشان به «آتش» می دانند:«لوکنّا نسمع أو نعقل ما کنّا فی أصحاب السّعیر» 

در سوره «زمر» خداوند متعالﷻ «بندگان» خویش را کسانی می داند که صاحبان عقلند و بهترین سخنان را بعد از گوش فرا دادن پیروی می کنند:«فبشرّ عباد الّذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه أولئک الّذین هداهم الله و أولئک هم اولو الالباب» 

خداوند ﷻ در سوره آل عمران صاحبان عقل را کسانی معرّفی می کند که خداوند را در تمامی حالات به یاد می آورند و در خلقت آسمان ها و زمین «تفکّر» می کنند. 

در سوره ذاریات سیرآفاقی و انفسی بیان شده است:«وفی الأرض آیات للموقنین و فی أنفسکم أفلا تبصرون» 

-روایات

أمیر المؤمنین ع فلسفه بعثت پیامبران را آشکار کردن گنجینه های عقل انسان ها می داند: 

ویثیروا لهم دفائن العقول 

در روایتی پیامبرأعظم ص می فرمایند عقل وسیله ای است که بوسیله آن انسان حق و باطل را تشخیص داده و از هم جدا می کند: العقل نور فی القلب یفرق به بین الحق و الباطل 

در روایتی دیگر عقل را به چیزی معنا کرده اند که بدان وسیله خداوندعبادت می شود العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان  عقل وتعقّل را هم می توان منبعی برای سیر آفاقی دانست هم منبعی برای سیر انفسی،

 در روایاتی که از اهل بیت ع به ما رسیده است نیز به این نکته اشاره شده است که با عقل هایتان خدا را تصدیق کنید ، شاید منظور از این امر همان توجّه به ماورای عقل باشد که توسط عقل صورت می گیرد و همان سیر آفاقی است: « بالعقول یعتقد التصدیق بالله  

امیر المومنین ع می فرمایند:هرگاه خداوند خیر بنده اش را بخواهد،خردی استوار به او می بخشد:« إذا أراد الله بعبد خیرا منحه عقلا قویما  و نیز فرموده اند ارزش هر انسانی خردمندی اوست: قیمه کلّ امرء عقله .

منابع:

- ملک،10

  - زمر،17و18

  - آل عمران،190و191.

  - ذاریات 20و 21

  - نهج البلاغه،خطبه 1،ص43.

  - حسن بن ابى الحسن دیلمى، إرشاد القلوب، دو جلد در یک مجلد، انتشارات شریف رضى، 1412 هجرى قمرى‏ 1،ص198

شیخ صدوق، معانی الأخبار، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1361 هجرى شمسی،ص240

  - شیخ صدوق، التوحید، یک جلد، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1398 هجرى قمرى (1357 شمسى ص40.

  - عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، یک جلد، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص50.

  - غرر الحکم،ص50


 نویسنده: سلطان علی نایبی




۰

آفرینش یک راز

می توان گفت حقیقت «آفرینش» یک راز است.و «خلقت جهان» «آفرینش یک راز» است.رازی مهم که پی بردن به کنه آن گیج کننده است و در عین حال حیرت آور.
۰

اسلام دین محبت

اسلام هیچ گاه با خشونت موافق نیست.

اسلام دین محبت است.

تمامی جنگ های صدر اسلام برای حفظ نظم و دفاع از کیان اسلامی بوده و غیر مسلمانان مختار به پرداخت جزیه بودند...

اسلام همیشه تاکید بر صلح و برخورد مناسب حتی با مخالفین دارد .اما حساب دشمنان حربی و قسم خورده جداست.

۰

انسان و اقتصاد

انسان هیچ گاه از اقتصاد بی نیاز نبوده است.


مهمترین سوال این است که آیا مهم تر از اقتصاد نیز،برای انسان چیز دیگری هم هست یا نه ؟!


آیا فشار اقتصادی سبب می شود مثلا طفل بی گناهی کشته شود تا خورده شود؟! 


چه چیزی مانع این امر است؟!


جواب شاید این باشد


: انسانیت  


بنابراین بالاتر از اقتصاد و نیازهای جسمانی چیزی فراتر هم وجود دارد.............

۰

انسان

اینک بشر در آزمونی سخت مقابل مدرنیته ایستاده است...
نبردی بی پایان با خواسته های نفسانی
سبک زندگی اسلامی

زندگی یک مسلمان نمی تواند از ارزش های او عاری باشد،لازم است هر فرد مسلمان تمام ارکان حیات خویش را با ارزشهای زیبای اسلامی تطبیق دهد.

بایگانی

پربحث ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده